جدول جو
جدول جو

معنی شاهی سفید - جستجوی لغت در جدول جو

شاهی سفید(سَ / سِ)
نوعی سکۀ نقره معادل یک چهارم ریال بود که اغلب بعنوان عیدی می دادند و در شاباش بر سر عروس و داماد نثار میکرده اند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماهی سفید
تصویر ماهی سفید
در علم زیست شناسی نوعی ماهی خوراکی با گوشتی سفید که در دریای خزر زیست می کند
فرهنگ فارسی عمید
(سَ / سِ نُ)
دهی است از دهستان تیلکوه بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج. واقع در 30هزارگزی شمال باختری دیواندره و 1هزارگزی شمال راه شوسۀ دیواندره به سقز. ناحیه ای است کوهستانی، سردسیر و دارای 80 تن سکنه است آب آنجا از چشمه تأمین میشود. و محصولاتش غلات، توتون و حبوب است. شغل اهالی زراعت است. از صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
دهی است از دهستان نهارجانات بخش حومه شهرستان بیرجند که در 60 هزارگزی جنوب خاوری بیرجند واقع شده. دامنه و معتدل است و 11 تن سکنه دارد که بشغل زراعت مشغولند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
دهی است از بخش چوار شهرستان ایلام، واقع در 2هزارگزی شمال چوار و 2هزارگزی شمال راه شوسۀ ایلام به شاه آباد. دهی است کوهستانی و سردسیر، و دارای 250 تن جمعیت که بکار کشاورزی و دامپروری میپردازند. آب ده از چشمه تأمین میشود و محصول عمده آن غلات است. صنایع دستی زنان قالی بافیست. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا